سلام. من ایلیا هستم و ۲ سال و ۱ ماه و ۲۲ روز پیش چشم بابا و مامانم به جمال جمیل من روشن شد. تا ۲۰ ماه شیرمامانو میل کردم و هنوز به مامانم افتخار همکاری ندادم که بتونه منو از پوشکم جدا کنه.
قراره وقتی که من صبحها میرم مهدکودک مامانم خاطرهامو تو این وبلاگ برام ثبت کنه. لطفاً مامانمو با نظراتتون همراهی و راهنمایی کنید. خاله آزاده مرسی که بانی این خیر شدی.بوس بوس بوس ....
دوستتون دارم ، یه عالمه ...
سللللللللام
خوش اومدی به جمع مامانای وبلاگ نویس ....
عکسای جوجه کو پس ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
لینکت کردم خاله آرزو......
سلام عسلم. ممنون
حتما میذارم .نوژای خوشگل و شیرینت رو ببوس . من و ایلیا همیشه وبلاگشو میبینیم.ایلیا همیشه میاد و میگه مامان میخوام عسهِ نوجا رو ببینم.
سلام.باباچراخبرمون نکردی؟گاوی...گوسفندی..چیزی؟خوش اومدید به وبلاگستان.
در ضمن لینکیدمت(عجب فعلی بکار بردما!!!)
سلام. عکساتون قشنگ بود.ایلیا یعنی چی؟
سلام ممنون از حضورتون تو خونه شکلاتی ما.ایلیا اسم یکی از پیامبر یهود و فارسی باستانی(زرتشتی) علی است .
سلام عزیزم


خوبی؟
خوشی
نی نی خوشگلی داری
چه خارجی به نظر میاد
آخه من از بور ها خوشم میاد
خدا برات نگهش داره
بیا پیش ما خوشحال میشیم
راستی چه تفاهمی اسم هر دومون آرزو هستش
سلام آرزوی گلم.ممنون که به خونه شکلاتی ما سر زدین.اومدم وبلاگتو دیدم و بسیار لذت بردم.از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهون من خیلی شکمو هستم.عکسهای وبلاگ شما هم که شدیدا خوشمزه!!!
ببخشید که کامنت نذاشتم.و ببخشید که اینقدر دیر جواب محبت شما رو میدم.بزودی هم به روز میشم و هم به شما سر میزنم تا با هم بیشتر آشنا بشیم.